عوامل ضعف آموزش ریاضی و مشکلات مربوط به آن (1)
مقدمه:
به محض این که کودک به مدرسه پا میگذارد با درسی به نام ریاضی آشنا میشود و معلم میگوید: «درس ریاضی را جدی بگیرید و برای فهمیدن آن احتیاج به تمرین بیشتری دارید». همین کلمهی جدی بگیرید برای دانشآموز مشکل آفرین است، زیرا یادگرفته است که کارهای سخت را جدی بگیرد در نتیجه با ترس به مسایل آن نگاه کرده و ترس از این دارد که ممکن است آن را خوب یاد نگیرد و این امر مقدمهای است برای دوری کردن و حتی به وجودآمدن نفرت از درس ریاضی در کودکان در صورتی که روژه گورسانی در مورد ریاضی میگوید: «نخستین وظیفه ریاضیات، ساختن و تحولدادن چیزی به جامعه است که امروزه کمتر کسی خواستار آن است، یعنی «انسان» انسانی که بیاندیشد، انسانی که درست را از نادرست تشخیص دهد، انسانی که شناخت و انتشار حقیقت را بر بسی چیزها از جمله یک تلویزیون برتری دهد، انسان آزاد نه آدموارهای آهنی»
کسانی
که میخواهند در این عصر یعنی عصر حاکمیت علم فعالیت کنند، لازم است
ایدههای تازه را جذب، طرحهای نو را درک و مسایل غیر سنتی را حل کنند.
ریاضیات کلید مناسبی برای آمادگی جهت انجام این فعالیتهاست، لذا علوم
ریاضی تنها لازمهی کار متخصصان آینده نیست، بلکه جزء لاینفک تعلیم و تربیت
عموم مردم به شمار میرود پس ما معلمان وظیفه داریم که در مورد گسترش و
جذابکردن این علم در بین دانشآموزان و حتی مردم تلاش بیشتری انجام داده و
به بررسی علل ضعفها و ارائه راهکارهای لازم در این خصوص بپردازیم.
ارسال کننده مطلب: خانم باقری
اهداف آموزش ریاضی:
قبل از این که وارد بحث اصلی شویم یعنی به بررسی علل ضعف آموزشی بپردازیم ابتدا باید هدف از تدریس و آموزش ریاضی را در مدارس مشخص نمایم سپس با توجه به رسیدن به اهداف و دوری و نزدیک آنها ضعفها را مرور کرده و در جهت مشکلات و نواقص راهکارهایی ارائه داد.
از مفهوم آموزش ریاضی نخستین سۆالی که به ذهن میرسد این است که چگونه ریاضی را آموزش دهیم؟ هنگامی که از روش انجام کار صحبت میشود، طبعاً این سۆال پیش میآید که هدف از انجام این کار چیست سپس در آموزش ریاضی هم باید هدف را مشخص ساخت.
هدفهای آموزش ریاضیات بر حسب سطح فرهنگ ریاضی که جامعه و محتوای آموزش آن، و در مقاطع تحصیلی مختلف متفاوت بوده و از جامعه به جامعهای دیگر تغییرپذیر است.
ولی منظور اصلی از آموزش ریاضی، عبارت است از: «توسعه قدرت درک و فهم و استدلال، ایجاد طرز فکر صحیح، به وجودآوردن روش استدلال و تفکر منطقی و ایجاد آفرینشهای فکری، در متعلم است»
اهداف آموزش ریاضی به طور کلی به چهار دسته پرورشی، آموزشی، فرهنگی و عاطفی تقسیم میکنند:
الف) هدف پرورش: اهداف پرورشی آموزش ریاضی بدون شک مهمترین بخش اهداف آموزش ریاضی هستند مهم ترین وظیفه آموزش ریاضی تربیت دانشآموز است به نحوی که بتواند با اتکاء به نفس به مسائل خود بیاندیشد راه چاره پیدا کند و مسایل خود را حل نماید.
ب) هدف آموزش: (با تکنیکهای محاسبهای مورد نیاز دانشآموزان در مدرسه و خارج از مدرسه).
در این هدف باید دانشآموزان را در رابطه با سایر درسها و محاسبات مورد نیاز دروس و نیز محاسبات مربوط به زندگی روزمره آماده ساخت.
ج) هدف فرهنگی: (آشنایی دانشآموز با ریاضی به عنوان بخشی از فرهنگ و اندیشه بشری).
علم ریاضی بخش مهمی از فرهنگ است. اشاره به تاریخ ریاضیات یک ملت میتواند یک احساس غروز و افتخار در ریاضیات را به وجود آورد اعتماد دانشآموزان را بیفزاید و درس را به تاریخ و سنت ملی ربط دهد.
د) هدف عاطفی: لذتی که میتوان از طریق دنبالکردن فعالیتهای ذهنی و عشقورزیدن به دانشی، به دست آورد ریاضیات ما را متبحر میکند، هم حس کنجکاوی عقلانی و هم حس ظرافت و ادارک را تحریک میکند موریس کلاین میگوید: «ریاضیات عالیترین دستاورد فکری و اصیلترین ابداع ذهن آدمی است»
هدف آموزش ریاضی از دیدگاه جورج پولیا و افلاطون:
از دیدگاه جورج پولیا: مهمترین هدف آموزش ریاضی «اندیشیدن» است و به معلمان توصیه میکند که باید سطح توانایی و اندیشیدن را در شاگردان خود بالا ببرند.
اهداف آموزش ریاضی به قول افلاطون:
- فرهنگ عمومی،
- قانونمندی فکر،
- عادل به فکرکردن،
- رشد فکری و احساس،
- به دستآوردن شخصیت متعادل.
در قرن بیست و یکم هدف اصلی آموزش ریاضی، ایجاد استدلال، حس مسئله ارتباطات و هم چنین تلفیق مقولههای ریاضی و ارتباط آنها با سایر مقولات.
با توجه به اهداف ریاضی که بیان گردید به این مسئله میرسیم که چه مشکلاتی و نواقصی وجود دارد که ما را در رسیدن به اهداف آموزش ریاضی دور میکند و بچهها از این درس شیرین گریزان میکند در ذیل به اهم آ نها خواهیم پرداخت.
عوامل ضعف آموزش ریاضی و مشکلات مربوط به آن:
عوامل ضعف آموزش درس ریاضی که مربوط به محتوای کتابهای درسی ابتدایی میباشد.
یکی از مهم ترین اهداف آموزش ریاضی در این است که بچهها بتوانند در شرایط جدید و با توجه به آموختههای قبلی مسایل را حل کنند و این امر وقتی میسر میشود که با دانشآموزان کار شده باشد و موقعیتهای جدیدی را برای حل مسایل به وجود آوریم با توجه به این مطالب و هدف میبینیم محتوای درسی و کتابهای درسی چه محدودیتهایی را برای معلمان برای رسیدن به این هدف به وجود آورده است.
زمان تدریس ریاضی در مدارس محدود است محتوای ریز مواد درس ریاضی در همه پایهها اول تا پنجم براساس جدول زمانی است اما حل مسئله و تشویق دانشآموزان به فکرکردن و پیداکردن روش حل مسئله و انجام تمرینات لازم در این رابطه نیازمند زمان است در دومین همایش ریاضی آقای ایوبیان مقایسه کلاس درس ریاضی معلمان آلمان، ژاپن، آمریکا را با معلم استان کردستان موشکافانه نشان دادند همه دیدیم که در مدارس کشورهای دیگر معلم مسئلهای میداد و با فراغ بال و خیال آسوده نظارهگر کار دانشآموزان بود ولی معلم استان ما از ثانیه آغازین کلاس درس در جنب و جوش بود متوجه میشویم که محتوی برنامه درس ریاضی ما طوری طراحی شده که مفاهیم زیاد تمرینات زیاد را بچهها انجام بدهند بدون اینکه زمانی برای فکرکردن برای شاگردان در نظرگرفه شده باشد، سپس معلمان مجبور هستند با توجه به جدول زمانبندی که حتماً باید 192 صفحه ریاضی پایه سوم در 8 ماه که یک ماه تعطیلی هم دارد را ارایه دهد پس میبینیم محتوای درسی طوری طراحی شده که زمانی برای فکرکردن جهت رسیدن به جواب مسئله را برای کودک در نظرنگرفته و هر مطلب درسی در کتاب های ما باید در زمان 45 دقیقه تدریس شود که این زمان در نرم جهانی فقط برای فکرکردن روی مسئله باید به دانشآموز داده شود تا خود به راه حل مسئله برسد.
برنامههای کتابهای درس ریاضی در ابتدایی طوری طراحی شده که هرگونه انتخابی را از معلمان ما سلب کرده که همین امر باعث شده که معلمان فقط فکر خود را روی مطالب درسی متمرکز کنند در صورتی که با تجدیدنظر در محتوا و آزاد گذاشتن معلم در انتخاب آن معلم میتواند بین فعالیتهایی که دانشآموزان را به فکرکردن سوق میدهد و فعالیتهای که فقط مشغول کننده هستند تفاوت بگذارد و فعالیتهایی را که تسهیلکننده یادگیری در بچهها میشود را انتخاب کند.
برای بیان بهتر این موضوع به کتاب ریاضی پایه چهارم اشاره میکنیم در کتاب ریاضی پایه چهارم دانشآموز در اوج یادگیری و انجام تمرینات تقسیم هستند و کمکم به مرحله حل مسایل مختلف تقسیم نزدیک میشود که با زدن یک ورق دیگر یک دفعه وارد هندسه و زاویه میشوند و دانش آموز از مطلب تقسیم کنده شده و به مبحث زاویه میپردازد. البته این مشکل ما را بیشتر در ریاضی پایه چهارم میبینیم که با توجه به بازدید از کلاس حدود 20 نفر از معلم پایه چهارم همه متفقالقول بیان کردند که مشکل اساسی درس ریاضی در این پایه همین عدم توجه به دستهبندی مطالب درسی میباشد که پس ارائه یک مطلب و گاهاً در اوج آموزش از مطلب کنده شده و پس از چند صفحه دیگر دوباره به همان بحث میرسند که دوباره معلم باید آموختههای قبلی را برای بچهها مرور بکند که این از نظر محدودیت زمان نیز برای معلمان مشکلاتی را فراهم میکند.
4ـ در خصوص عوامل ضعف آموزشی درس ریاضی که محتوای کتابها موجبات آن را فراهم میکنند:
میتوان گفت توجه به معرفی مشاهیر ریاضی کشور، توجه کم به بازیهای فکری که کودکان را بیشتر به درس ریاضی جذب کند، به نیازهای اصلی آموزش گیرنده درس توجه کمی شده در این خصوص باید بگویم که فرد باید نبود چیزی را احساس کند تا نیاز به فکرکردن و سپس تلاش در جهت کشف ان را در فرد به وجود آورد، عدم انعطافپذیری برنامهها محتوای درسی در مقابل پیشرفتهای جهانی علم ریاضی را میتوان از دیگر عواملی دانست آموزش این درس را دچار چالش کرده.
عوامل ضعف آموزش ریاضی مربوط به خود دانشآموز ابتدایی
دومین عامل از عوامل ضعف آموزش ریاضی در نظر معلمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است علت ضعف در خود کودکان است گاهاً ما دانشآموزانی در مدرسه داریم که در دروس دیگر نمره قابل قبول میگیرند و در یادگیری مطالب درسی مثل فارسی، تاریخ و. . . موفق هستند اما در درس ریاضی مشکل دارند.
طبق تعریفی که دیسمور از اختلال ریاضی و حسابکردن کرده است،اختلال در یادگیری ریاضی نارسایی شدیدی است که در به وجودآمدن مهارتهای حسابکردن و ریاضیات به وجود میآید و با عقبماندگی عاطفی یا عقبماندگی ذهنی و یا شرایط نامساعد مدرسه قابل تبیین است.
به طور کلی نارسایی در یادگیری ریاضی را به دو قسمت تقسیم میکنند:
گاهاً دانشآموزان شکستها و موفقیتهای خود را به چیزهایی نسبت میدهند که آن ها با این طرز فکر از موفقیتهای خود در درس ریاضی به شانش یا چیز دیگر نسبت میدهند که به این موضوع درماندگی آموخته شده میگویند که امروزه متأسفانه درماندگی آموخته شده، در درس ریاضی در بین دانشآموزان بیشتر مشاهده میگردد.
مشکلات روانی از این قبیل باعث به وجودآمدن مشکلاتی در یادگیری درس ریاضی شده که گریبانگیر دانشآموزان زیادی شده و همین امر ضرورت مشاوران مجرب را در مدارس ابتدایی میطلبد، یکی دیگر از بیمارهای شایع در بین دانشآموزان ترس از اعداد است که مثل دیگر ترسهای طبیعی نیست و در شرایط معینی بروز میکند با این همه دانشآموزانی که دچار چنین ترسی شده باشند به
قول پیاژه:
دستخوش نوعی «بیاستعدادنمایی» میشود که خود به خود درک روابط را دشوار ساخته، مانع یادگیری میشود بنابراین بهجاست اگر مبارزه علیه «ترس از اعداد» را که اکثریت دانشآموزان را یکباره از اشتغال به مباحث ریاضی روی گردان میکند، از اهم وظایف مدرسه بدانیم.